loading...
تاپ رمان
m.f بازدید : 746 چهارشنبه 06 مرداد 1395 نظرات (0)

دانلود رمان ترشیده ها

نوشته شکیلا.ش & آوا ونوس

ژانر:کمدی اجتماعی و صد البته عاشقانه

خلاصه:
نمی شه اسمش رو خلاصه گذاشت ولی یه توضیح کوچلو داستانمون درباره دو نفره تازه یادشون اومده که سنشون رفته بالا و ولی یالقوز موندن … خوب ترشیده ان دیگه نه ؟..پایان خوش

بانو : عنوانی احترام آمیز برای زنان، خانم، ملکه، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید

می سازد، مانند ماه بانو، گل بانو

دانا :عاقل، خردمند

 

 

 

 

قسمتی از داستان

_برو دیگه همه رفتن!
چند قدم از مینا دور شدم دوباره برگشتم طرفش گفتم:
_مینایی من استرس دارم خو
مینا با حرص اومد طرفم هلم داد طرف سالن گفت:
_به جهنم دختر زشت … اگه یه سال پیش نخونده بودی می گفتم نرو سال دیگه برو … زود زود برو که الان در سالن رو می بندن
مینا بالا سرم وایساد تا کارت ورود به جلسه رو نشون بدم وقتی مطمئن شد رفتم داخل رفت.. چند تا نفس عمیق پشت
سر هم کشیدم … خدایا به امید خودت
به شماره های روی صندلی نگاه میکردم ببینم شماره ی من کجاست … نگاهم به دختری افتاد که یه نایلون پر از کیک و شیرینی و آبمیوه و رانی تو دستش بود …ریلکس کلیپسش رو از سرش در آورد و به دسته ی صندلی چسپوند … با آرامش تمام چند تا مداد و پاکن رو روی دسته ی صندلیش گذاشت و آبمیوهاش و کیک هاش رو هم بیرون آورد و جلوی پاهاش گذاشت … منم با دهن باز داشتم نگاش میکردم
_ببخشید خانوم مراقب ؟
با من بود الان ؟ اهمیتی ندادم و نگاهی به روی صندلیا کردم تا صندلی خودم رو پیدا کنم
_خانوم مراقب … ببخشید
برگشتم سمت صدا یه دختربچه ۱۸ ساله بود … یه تای ابرومو بالا دادم
_ببخشید صندلیم و پیدا نمیکنم
مامانت مراقبه … بابات مراقبه بیشعور … به من میگی مراقب … یه مراقبی نشونت بدم اون سرش نا پیدا … سر سری نگاهی به کارتش انداختم و ...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 159
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 68
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 1,120
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,418
  • بازدید ماه : 2,793
  • بازدید سال : 17,099
  • بازدید کلی : 268,160